گروه آموزشی ادبیات متوسطه دوره دوم استان آذربایجان غربی

waz.adabiyat@chmail.ir

وبلاگ گروه زبان و ادبیات فارسی آذربایجان غربی ، راهی برای تجربه لذت ادبیات

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۴
اسفند


در داستان خیر و شر نظامی بیتی وجود دارد که پرداختن به آن خالی از لطف نیست .

دولتم چون خدا پناهی داد    

اینکم تاج و تخت شاهی داد

  • ادبیات متوسظه
۲۲
اسفند



ریشه واژه «جوراب»


«جِر» در زبان فارسی ریشه ایست که «قرینه بودن» و «جوربودن» را می رساند که در ابتدا «گِر» تلفظ و بعدا به «جِر» تغییرصامت داده است. «جوراب» یا «گوراب» یعنی پوشش دارای جور یا قرینه که درابتدا به معنی پاپوش مانع نفوذ آب استفاده می شده است.

به واژگان دیگری که ازبن واژه ی “جر” درست شده است توجه فرمایید:

  • ادبیات متوسظه
۲۰
اسفند



در سال ١۲۷۴ هجری قمری  و در زمان ناصر الدین شاه قاجار،  میرزا ملکم خان ناظم الدوله نخستین خط تلگراف را بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشید. پس از آن،  با بستن قرارداد با شرکت های خارجی، 

  • ادبیات متوسظه
۱۷
اسفند

  بدین ترتیب یکی از اهم مسائلی که در قصة موش و گربه آمده است مبارزه با ریاکاری و مذهب تردید است . عبید در این قصیده توجهی جدی به عقلانیت و علم و دانش افزایی و هوشمندی نموده است و قبل از آغاز قصه, عاقلان و عالمان و هوشمندان را که قدرت عبور از ظاهر کلمات و نظر در معنی دارند, مخاطب ساخته و می گوید:

  • ادبیات متوسظه
۱۳
اسفند


… یادم آمد ، هان
داشتم می گفتم آنشب نیز
.سورت سرمای دی بیدادها می کرد

  • ادبیات متوسظه
۱۲
اسفند

نماد شناسی مرغان «منطق الطیر»

آناهید خزیر: در این درس گفتار مطرح شد که سیمرغ، مرغی بزرگ و افسانه‌ای در اساطیر ایران باستان و ادب فارسی است که سخنگو و چاره‌اندیش است و بر فراز کوه البرز زندگی می‌کند و عطار در منطق‌الطیر از بُعد عرفانی بدان پرداخته و سیمرغ را وجود ناپیدا و کامل دانسته است. در این درس‌گفتار، این پرنده در اساطیر و تاریخ ادبیات فارسی و بیان تمثیلی آن از زبان عرفا و حکما و هنرمندان تشریح و تبیین می‌شود.

  • ادبیات متوسظه
۱۲
اسفند


در سراپرده زال کنیزی بود که بعد از مدتی باردار شد و پسری بدنیا آورد که نامش را شغاد نهادند . ستاره شناسان او را بداختر یافتند و به زال گفتند که وقتی بزرگ شود نژاد سام را تباه می کند و سیستان از او پرخروش میشود . زال غمناک شد و وقتی پسرک شیرخوارگی را پشت سر گذاشت زال او را نزد شاه کابل فرستاد . مدتی گذشت و او بزرگ شد و شاه کابل او را بسیار دوست داشت و به او دختر داد . وقتی شغاد داماد شاه کابل شد او فکر کرد که دادن باج به رستم را قطع کند . در زمان مقرر از طرف رستم آمدند و باج درخواست کردند . شغاد از این موضوع عصبانی شد و به شاه کابل گفت : برادرم از من شرم نمی کند . باید او را به دام اندازیم . شاه کابل هم پذیرفت . شغاد گفت : مهمانی بده و بزرگان را دعوت کن و در میانه مهمانی با من بدرفتاری کن و من با ناراحتی به زابل میروم

  • ادبیات متوسظه
۱۱
اسفند


طلوع می کند آن آفتاب پنهانی    

                ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی


آرایه ) آفتاب پنهانی : استعاره از امام زمان / جغرافیای عرفانی : استعاره از مکه / طلوع آفتاب و مشرق :  تناسب دارند

  • ادبیات متوسظه
۱۱
اسفند


#نیما_مهرپویا 

در جغرافیایی بزرگ شده‌ام که نه بهار داشت، نه پاییز و نه زمستان. تابستانِ سرد داشت و تابستان گرم؛

  • ادبیات متوسظه
۱۱
اسفند

  • ادبیات متوسظه