گروه آموزشی ادبیات متوسطه دوره دوم استان آذربایجان غربی

waz.adabiyat@chmail.ir

وبلاگ گروه زبان و ادبیات فارسی آذربایجان غربی ، راهی برای تجربه لذت ادبیات

۱۵ مطلب با موضوع «ریشه یابی امثال» ثبت شده است

۰۵
خرداد


این ترکیب از بازی «گل یا پوچ» گرفته شده است. در این بازی که سابقاً در شب نشینی‌های خانوادگی خیلی رایج بوده، فردی که «اوسّا» (خفیف شده‌ی استاد) نامیده می‌شد مسئول پیدا کردن «گل» بود. دیگران نیز به او مشاوره می‌دادند. اوسا که معمولاً فرد خِبره‌تری نسبت به سایرین بوده و کار بلد است به فراست و یا از روی رفتار‌های پراسترس و هراس‌آلود یکی از بازیکنان تیم روبرو می‌توانست حدس بزند که گل در دست اوست. از این رو ناگهان و بودن مقدمه مچ دست او را می‌چسبید و با تکان خفیفی می‌گفت:« گل اینجاست مگه نه؟!» فرد مذکور اگر کاربلد بود با آرامش می‌گفت:« نمی‌دونم! مردش هستی بگیر گل رو» اما اگر به خاطر داشتن گل، دچار هیجان شده بود، هول شده و یکهو مشت خود را باز می‌کرد. و چون اوسا نگفته بود «گل اینجاست» یا «گل رو بده» و او بی‌جهت گل را نشان داده بود، بازنده بازی می‌شدند و گل به تیم روبرو می‌رسید. در این حال می‌گفتند:« مچش رو خوب گرفتی‌‌ها!»



  • ادبیات متوسظه
۰۳
خرداد



اشتباه نکنید منظوراز زاغ، همان پرنده شبیه کلاغ نیست. زاغ(‌زاج)نوعی نمک است که انواع گوناگون دارد:(سیاه،سبز، سفید و غیره)

 

زاغ سیاه بیشتر بمصرف رنگ نخ قالی، پارچه و چرم می‌رسداگرهنرمندی ببیند که نخ، پارچه یا چرم همکارش بهتر از مال خودش است، درنهان سراغ ظرف زاغ همکارش می رود و چوبی در آن می گرداند و با دیدن و بوییدن ،تلاش می کند دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده اند یا نوع ، اندازه  و نسبت ترکیبش باآب یاچیزدیگر چگونه است.

 

این مثل وقتی به کار می رود که کسی  کسی را می پاید و می خواهد ببیند او چه میکندو ازچیزهایی پنهان ورازهایی آگاه شود که برایش سودمند است .


  • ادبیات متوسظه
۰۵
ارديبهشت

«شاهنامه آخرش خوشه» از معروف‌ترین ضرب‌المثل‌های فارسی است. اما این سؤال پیش می‌آید که با وجود پایان تلخ و شکست ایرانیان از اعراب در پایان «شاهنامه»، چرا این ضرب‌المثل در بین مردم رواج یافته است؟

  • ادبیات متوسظه
۰۱
ارديبهشت



سابقا معتقد بودند که غذا و خوراک تمساح به وسیله اشک چشم تامین می شود.

بدین طریق که هنگام گرسنگی به ساحل می رود و

مانند جسد بی جانی ساعت ها متمادی بر روی شکم دراز می کشد.

در این موقع اشک لزج و مسموم کننده ای از چشمانش خارج می شود

که حیوانات و حشرات هوایی به طمع تغذیه بر روی آن می نشینند.

پیداست که سموم اشک تمساح آنها را از پای در می آورد.

فرضا نیمه جان هم بشنود و قصد فرار کنند به علت لزج بودن اشک تمساح نمی توانند

از آن دام گسترده نجات یابند. خلاصه هربار که مقدار کافی حیوان وحشره در دام اشک تمساح افتند،

تمساح پوزه ای جنبانیده به یک حمله آنها را بلع می کند و مجددا برای شکار کردن طعمه های دیگر اشک می ریزد.


  • ادبیات متوسظه
۰۹
فروردين


این اصطلاح را هم بسیار شنیده اید که می‌گویند فلانی قِسِر در رفت. این ترکیب از اصطلاحات دامپروری است. در گویشهای محلی «قَسَر‌» هم گفته می‌شود و در معنی به گوسفند ماده‌ای اطلاق شده که جفت نخورده و باردار نشده است و یا دیگر توان باروری ندارد. مانند میشهای پیر. در فرهنگ دهخدا آمده است :« به گاو یا گوسفند ماده‌ای که در طول یک دوره‌ی پرواربندی از زیر گاو یا گوسفند نری در برود و باردار نشود، می‌گویند «قِسِر‌»! و به این گاو یا گوسفند می گویند که قِسِر در رفته است!


حال وقتی کسی از بلایی که فرد دیگری می‌خواسته به سرش در بیاورد گریخته و یا از بلایی طبیعی جان سالم بدر برده باشد می‌گویند « فلانی هم قسر در رفت» یا « فلانی از دست بهمانی قسر در رفت ها!»


  • ادبیات متوسظه
۰۷
فروردين


بلبل:از عربی آمده، از ریشه سامی BL به معنای غلغل کردن، صدا برآوردن

بلبل‌الابریق: لوله کوزه

در فارسی هم بلبله به معنای کوزه لوله‌دار و کوزه شراب است.


پاییز: برگ‌ریزان، خزان، یکی از فصول چهارگانه

فارسی میانه: padez

ایرانی باستان: (زمستان) pati- zaya (نزدیک زمستان)


پرتقال :برگرفته از نام کشور پرتغال. اولین بار پرتغالی‌ها نهال درخت پرتقال را از چین به اروپا بردند. و به دستیاری آنان این میوه در اروپا، امریکا و ایران شناخته شد.


  • ادبیات متوسظه
۲۲
اسفند



ریشه واژه «جوراب»


«جِر» در زبان فارسی ریشه ایست که «قرینه بودن» و «جوربودن» را می رساند که در ابتدا «گِر» تلفظ و بعدا به «جِر» تغییرصامت داده است. «جوراب» یا «گوراب» یعنی پوشش دارای جور یا قرینه که درابتدا به معنی پاپوش مانع نفوذ آب استفاده می شده است.

به واژگان دیگری که ازبن واژه ی “جر” درست شده است توجه فرمایید:

  • ادبیات متوسظه
۲۰
اسفند



در سال ١۲۷۴ هجری قمری  و در زمان ناصر الدین شاه قاجار،  میرزا ملکم خان ناظم الدوله نخستین خط تلگراف را بین قصر گلستان و باغ لاله زار کشید. پس از آن،  با بستن قرارداد با شرکت های خارجی، 

  • ادبیات متوسظه
۱۱
اسفند



ریشه واژه «چمدان»


چمدان همان «جامه دان» فارسی است که به زبان روسی وارد شده است پس از تغییر درلهجه زبان فارسی دوباره به زبان فارسی وبه صورت «چمدان» برگشته است.

  • ادبیات متوسظه
۰۲
اسفند



عبارت بالا اصطلاحی است که در میان طبقات از وضیع و شریف رایج و معمول است و هر گاه که پای تجسس و تحصیل ‏اطلاع از امری پیش آید آن را به کار می برند.‏

  • ادبیات متوسظه