آشنایی با مکاتب ادبی
پسانوگرایی یا پستمدرنیسم، (همچنین: پسامدرنیسم، پساتجدد، مابعد تجدد) (به انگلیسی: Postmodernism) به سیر تحولات گستردهای در نگرش انتقادی، فلسفه، معماری، هنر، ادبیات و فرهنگ میگویند که از بطن نوگرایی (مدرنیسم) و در واکنش به آن، و یا به عنوان جانشین آن پدید آمد. پست مدرنیته مفهومی تاریخی-جامعهشناختی است که به دوران تاریخیِ پس از مدرنیته گفته میشود.
پست مدرنیسم واژه یا به بیان دقیقتر، مجموعه عقاید پیچیده ای است که به عنوان حیطهای از مطالعات آکادمیکی از اواسط دهه 80 پدیدار گشتهاست. توصیف پست مدرنیسم دشوار به نظر میرسد، زیرا مفهومی است که در انواع گستردهای از دیسیپلینها و حیطههای مطالعالتی از قبیل:هنر معماری، موسیقی، فیلم، ادبیات، جامعهشناسی، ارتباطات، مد و تکنولوژی نمایان شدهاست. دشوار است که این مفهوم را در زمان یا تاریخ خاصی جای دهیم، زیرا زمان دقیق ظهور پست مدرنیسم مشخص نیست. شاید آسانترین راه برای آغاز اندیشیدن در مورد پست مدرنیسم، اندیشیدن در مورد مدرنیسم باشد، جنبشی که بنظر میرسد پست مدرنیسم، از آن ظهور کردهاست. مدرنیسم، دو گونه تعریف دارد که این دو جنبه به درک پست مدرنیسم، مرتبط می شود. اولین جنبه یا تعریف از مدرنیسم، از یک جنبش زیبایی شناختی که بطور کلی مدرنیسم نامیدهمیشد، نشات میگیرد. این جنبش تماما با اندیشههای غربی قرن بیستم در مورد هنر همسان است. (گویا علائم در حال ظهور آن را، میتوان در قرن نوزدهم هم یافت)همان طور که میدانید، مدرنیسم جنبشی است در هنرهای تجسمی، موسیقی، ادبیات، و نمایشنامهنویسی که معیارهای سنتی را در پاسخ به این پرسش که ((هنر چگونه باید شکل بگیرد، استفاده گردد، و چه معنایی داشتهباشد؟)) نادیده میگیرد.
مدرنیسم
عنوان دورهای است در تاریخ ادبیات، هنر و اندیشگی ِ غرب است که به لحاظظهور مشخصههای جدیدی در عرصهی موضوع، شکل، مفاهیم و سبک از دورههای قبل متمایز است. آغاز این دوره در کشورهای مختلف تاریخ متفاوتی دارد. نخستین طلیعههایظهور مدرنیسم در فرانسه از دههی پایانیسده ی نوزدهم آشکار شد و تا دههی ١٩٤٠ ادامهیافت. اما در روسیه از سالهای پیش از انقلاب اکتبر ١٩١۷تا دههی ١٩٢٠، در آلماناز دههی ١٨٩٠ تا دههی ١٩٢٠، در انگلستان از اوایل سده ی بیستم تا دههی ١٩۳٠، و درامریکا از اندکی پیش از جنگ جهانی اول تا جنگ دوم جهانی را در برمیگیرد. نوگرایی، که از آن به نامهای تجدد یا مدرنیسم (modernism) نیز یاد میشود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیدههای فرهنگی نو و پیشرفتهتر و کنار گذاردن برخی از سنتهای قدیمی است. نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیتهاست. نوگرایی یا مدرنیسم، گسترهای از جنبشهای فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف میکند. این واژه مجموعهای از جنبشهای هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ دادهاند، در بر دارد
سورریالیسم
مکتب سورئالیسم در سال 1924 به وسیله "اندره برتون" ایجاد شد. وی معتقد بود ادبیات نباید به هیچ چیز، به جز تظاهرات و نمودهای اندیشه ای که از تمام قیود منطقی و هنری یا اخلاقی رها شده باشد بپردازد و در اعلامیه ای که انتشار داد نوشت:
"سورئالیسم عبارت است از آن فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهاً و خواه کتباً یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد." سورئالیسم عبارت است از دیکته کردن فکر بدون وارسی عقل و خارج از هر گونه تقلید هنری و اخلاقی. او و دوستش "لویی آراگون" از آن جهت که هر دو پزشک امراض روانی بودند، می خواستند نظریه فروید را درباره "ضمیر پنهان" وارد ادبیات کنند. به عقیده این گروه هر چیز که در مغز انسان می گذرد (در صورتی که پیش از تفکر یادداشت شود)، مطالب ناآگاهانه، حرفهای خود به خودی (که بدون اختیار از دهان بیرون می آید) و همچنین رویا جزء مواد اولیه سورئالیسم به شمار می رود. سورئالیست ها می گویند بسیاری از تصورات و تخیلات و اندیشه های آدمی هست که انسان بر اثر مقید بودن به قید اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و رسوم و عادات از بیان آنها خودداری می کند و این تصورات را به اعماق ضمیر پنهان خویش می راند. این قبیل افکار و اندیشه ها و آرزوها غالباً در خواب و رویا و در شوخی ها و حرف هایی که از زبان انسان می پرد تجلی می کند و سورئالیستم طرفدار بیان صادقانه و صریح این قبیل افکار و تصورات و اوهام و آرزوها است. به طور خلاصه سورئالیست ها فعالیت اصیل انسان را همان فعالیت رویا مانند ندای درونی دنیای ناخودآگاه می دانند. از سورئالیست های معروف می توان به "برتون" و "آراگون" "پل الوار" و "گیوم آپولینر" اشاره کرد.
- ۹۵/۰۹/۱۶