مجموعه ای می بایست... : مجموعه ای از روح و جان لازم است که در خود هم عشق و بندگی خداوند را به طور کامل داشته باشد و هم دانش و شناخت را، تا بتواند بار امانت الهی ( عشق ) را مردانه و عاشقانه با تمام وجودش حمل کند.
مجموعه ای می بایست... : مجموعه ای از روح و جان لازم است که در خود هم عشق و بندگی خداوند را به طور کامل داشته باشد و هم دانش و شناخت را، تا بتواند بار امانت الهی ( عشق ) را مردانه و عاشقانه با تمام وجودش حمل کند.
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی
دستور) « آنچه نادیدنی است » نقش مفعولی دارد / آن دوم بدل یا تأکید است.
آرایه ) چشم دل : اضافه ی استعاری / مصراع دوم متناقض نما یا پارادوکس دارد.
معنی) با پرورش معنوی دل ، بصیرتی پیدا کن که بتوانی حقیقت روح و عالم غیب را درک کنی.
گر به اقلیم عشق روی آری همه آفاق گلستان بینی
لغت) اقلیم : سرزمین / آفاق : جمع افق ، افق ها و آسمان ها
دستور) گلستان : را امروز مسند می دانند و پیش از این آنرا تمیز می دانستند.
آرایه) اقلیم عشق : اضافه ی تشبیهی است.
در داستان خیر و شر نظامی بیتی وجود دارد که پرداختن به آن خالی از لطف نیست .
دولتم چون خدا پناهی داد
اینکم تاج و تخت شاهی داد
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
آرایه ) آفتاب پنهانی : استعاره از امام زمان / جغرافیای عرفانی : استعاره از مکه / طلوع آفتاب و مشرق : تناسب دارند
- هان! ای دلِ عبرت بین! از دیده عبر کن، هان!
ایوانِ مداین را آیینه ی عبرت دان.
· ای دل پند پذیر، آگاه باش و از آنچه می بینی پند بگیر و ویرانه های ایوان مداین را مایه ی عبرت قرار بده.
درس دوازدهم / رباعی و دو بیتی دیروز و امروز
هر سبزه که بر کنار جویی رسته است گویی زلب فرشته خویی رسته است
رسته: از مصدر رستن – روییدن / واژه های جویی خویی و گویی جناس ناقص اختلافی هستند / لب: مجاز از وجود است / واژه های سبزه و جو مراعات نظیر است / نکته: گویی قید تشبیه است و فعل محسوب نمی شود.