گروه آموزشی ادبیات متوسطه دوره دوم استان آذربایجان غربی

waz.adabiyat@chmail.ir

وبلاگ گروه زبان و ادبیات فارسی آذربایجان غربی ، راهی برای تجربه لذت ادبیات

۵۲ مطلب با موضوع «اطلاعات ادبی» ثبت شده است

۱۱
فروردين
مأخذ این قصه که درقرن ششم شهرت داشت و خاقانی درتحفه العراقین بدان اشاره کرده و گفته است :    ( به نقل از کتاب احادیث و قصص مثنوی )

    حکایت ذیل است :
   در روزگار سلیمان  علیه السلام  شخصی دربازار مرغکی خرید که او را  هزار دستان گویند . اگر او را در نواهزار دستان است تو را در هوا هزار دستان بیش است . او را در نوا و تو ار در بی- نوایی . آن مرغک را به خانه برد و آنچه شرط او بود از قفس و جای و آب و علف بساخت . و به آواز او مستأنس می بود . یک روز ، مرغکی بیامد هم از جنس او بر قفس نشست و چیزی به قفس او فروگفت . آن مرغک نیز بانگ نکرد ومرد آن قفس برگرفت و پیش سلیمان آورد و گفت ای رسول الله این مرغک ضعیف را به بهای گران بخریدم . و به آنچه شرط اول است از جای و آب و علف ، قیام نمودم تا برای من بانگ کند روزی چند بانگ کرد و مرغکی بیامد و چیزی به قفس او فرو گفت ، این مرغک گنگ شد . از او بپرس تا چرا اول بانگ کرد و اکنون نمی کند ؟
 و آن مرغک را گفت چرا بانگ نمی کنی ؟ مرغک گفت یا رسول الله من مرغکی بودم هرگز دام و دانة صیّاد نادیده . و صیّادی بیامد و در گذر من دامی بگسترد . و دانة چند در آن دام فشاند من چشم حرص بازکردم ، دانه بدیدم . چشم عیرت باز نکردم تا دام بدیدمی به طمع دانه دردام شدم . به دانه نارسیده در دام افتادم . پایم به دام بسته شد و دانه به دست نیامد . چنین باشد ( پروانه به طمع نور در نارافتاد ، چون مرغ به طمع دانه در دام آید ) صیاد مرا بگرفت و از جفت و بچه جدا کرد و به بازار آورد . این مرد مرا بخرید و در زندان قفس بازداشت من از سوز درد فرقت نالیدن گرفتم . او از سرغفلت و شهوت سماع می کرد . و از درد من غافل و بی خبر :
از درد دلِ محب حبیب آگه نیست           
می نالد بیمار و طبیب آگه نیست  
  • ادبیات متوسظه
۱۱
فروردين

به طور مسلم، معلوم نیست که داستان رستم از چه زمانی وارد زبان فارسی شده است. محققان و مورخان حدسهایی بسیار زده اند. در اوستا، کتاب دینی زرتشت، نامی از رستم و زال نیامده است و درست هم همین است؛

زیرا که رستم دین بهی را نپذیرفت و دعوت اسفندیار هم برای ورود او به این دین مؤثر نیفتاد و تا آخر در آیین مهری باقی ماند البته، باید گفت که همه ی این حدسها فرضیه ای بیش نیست. در متن پهلوی بندهشن، هم چنین در کتاب «درخت آسوریک» از رستم نام برده شده است. بدون تردید، داستان رستم یک داستان حماسی ملی است که در مقابل روایات دینی عصر گشتاسب و اسفندیار.

بعضی گفته اند: «رستم همان گرشاسب است؛»

زیرا تمام صفات این دو نفر نزدیکی بسیار به هم دارند و محققان، داستان زال و رستم را با داستان گرشاسب از هم جدا نمی دانند و ریشه ی داستان او را در فرهنگ ملی و محلی مردم سیستان یا زرنگ یا نیمروز جست و جو می کنند و آن را بازمانده ی زمانی می دانند که سیستان در تصرف اقوام سکایی بوده است.

  • ادبیات متوسظه
۰۹
فروردين


علاوه بر مصدر، اسمهایی نیز در فارسی هستند که با اینکه نشانه‌های مصدری ندارند، ولی حاصل معنی و مفهوم مصدر را می‌رسانند؛ مانند دانش، ستایش، دیدار، خنده، آزادی، آزادگی 

دانش ← دانستن 

ستایش ← ستودن  

دیدار ← دیدن و...

این گونه واژه‌ها را اسم مصدر یا حاصل مصدر می نامند.

  • ادبیات متوسظه
۱۷
اسفند

  بدین ترتیب یکی از اهم مسائلی که در قصة موش و گربه آمده است مبارزه با ریاکاری و مذهب تردید است . عبید در این قصیده توجهی جدی به عقلانیت و علم و دانش افزایی و هوشمندی نموده است و قبل از آغاز قصه, عاقلان و عالمان و هوشمندان را که قدرت عبور از ظاهر کلمات و نظر در معنی دارند, مخاطب ساخته و می گوید:

  • ادبیات متوسظه
۱۲
اسفند

نماد شناسی مرغان «منطق الطیر»

آناهید خزیر: در این درس گفتار مطرح شد که سیمرغ، مرغی بزرگ و افسانه‌ای در اساطیر ایران باستان و ادب فارسی است که سخنگو و چاره‌اندیش است و بر فراز کوه البرز زندگی می‌کند و عطار در منطق‌الطیر از بُعد عرفانی بدان پرداخته و سیمرغ را وجود ناپیدا و کامل دانسته است. در این درس‌گفتار، این پرنده در اساطیر و تاریخ ادبیات فارسی و بیان تمثیلی آن از زبان عرفا و حکما و هنرمندان تشریح و تبیین می‌شود.

  • ادبیات متوسظه
۱۲
اسفند


در سراپرده زال کنیزی بود که بعد از مدتی باردار شد و پسری بدنیا آورد که نامش را شغاد نهادند . ستاره شناسان او را بداختر یافتند و به زال گفتند که وقتی بزرگ شود نژاد سام را تباه می کند و سیستان از او پرخروش میشود . زال غمناک شد و وقتی پسرک شیرخوارگی را پشت سر گذاشت زال او را نزد شاه کابل فرستاد . مدتی گذشت و او بزرگ شد و شاه کابل او را بسیار دوست داشت و به او دختر داد . وقتی شغاد داماد شاه کابل شد او فکر کرد که دادن باج به رستم را قطع کند . در زمان مقرر از طرف رستم آمدند و باج درخواست کردند . شغاد از این موضوع عصبانی شد و به شاه کابل گفت : برادرم از من شرم نمی کند . باید او را به دام اندازیم . شاه کابل هم پذیرفت . شغاد گفت : مهمانی بده و بزرگان را دعوت کن و در میانه مهمانی با من بدرفتاری کن و من با ناراحتی به زابل میروم

  • ادبیات متوسظه
۰۶
اسفند
  • ادبیات متوسظه
۳۰
بهمن


قصه سلامان و ابسال، یک قصه رمزی و تمثیلی است که ریشه ای یونانی دارد. این قصه در حدود قرن 3 و 4 ه.ق برای نخستین بار به وسیله «حنین بن اسحق»، حکیم، طبیب و مترجم از یونانی به عربی ترجمه شد.

  • ادبیات متوسظه
۲۹
بهمن

تصحیح یک باور غلط 

آیا فرقی بین تناسب و مراعات نظیر وجود دارد ؟

علیرغم آن که گاهی باور های غلطی در این باره مطرح شده است که اگر دو مورد باشد تناسب است در غیر این صورت مراعات نظیر و ...... باید دانست که این دو عنوان ، نام یک آرایه هستند و هیچ فرقی با هم ندارند .


  • ادبیات متوسظه
۲۶
بهمن


سرود رولان: یک حماسه معروف فرانسوی است که در اواخر قرن یازدهم نوشته شد. این اثر شرح پهلوانی های یک قهرمان فرانسوی به نام رولان و داستان خیانت و پهلوانی است.

  • ادبیات متوسظه