گروه آموزشی ادبیات متوسطه دوره دوم استان آذربایجان غربی

waz.adabiyat@chmail.ir

وبلاگ گروه زبان و ادبیات فارسی آذربایجان غربی ، راهی برای تجربه لذت ادبیات

آشنایی با مشاهیر ادب فارسی

يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ق.ظ


ابن مقفع که بود ؟

ابن مقفع: روزبه پسر دادویه معروف به ابومحمد عبدالله ابن مقفع (کشته شده در سال ۱۴۲ قمری / ۷۶۰ میلادی) نویسنده و مترجم ایرانی و ساکن بصره بود. کنیت وی: (أبی محمد) بود . زندگی ابو محمد عبد اللّه ابن المقفّع (106- 142 ق) نویسنده و مترجم آثار پهلوى به عربى است. ابن مقفع تا زمانى که اسلام نیاورده بود. همچنان به روزبه نامور بود و ابو عمرو کنیه داشت. پس از تشرف به اسلام، نام عبد اللّه و کنیه ابو محمد برگزید. ولادتش در حدود 106 ق، ظاهرا در جورد گور (فیروز آباد فارس) رخ داده است. در کودکى با پدر به بصره رفت و چنان با «تازى شیوا» و «شیوایى تازى» آشنا و مأنوس شد و آموزش دید که خود در رده شیوایان زبان تازى جاى گرفت. ابن مقفع هم با امویان و هم با عباسیان ارتباط داشته و در هر دو روزگار به دبیرى پرداخته است. نام پدر ابن مقفع در واقع داذویه بوده، هر چند که گاه، داذویه به داذبه تحریف شده است. ابن ندیم نام اسلامى پدر او را مبارک ذکر کرده که گویى ترجمه عربى روزبه است، اما زبیدى در تاج العروس او را داذ جشنش (داد گشنسب) خوانده، با این همه منیوى معتقد است که نام عبد اللّه، پیش از مسلمان شدن، داذبه بوده که به روزبه تصحیف گشته است. داذویه که از اعیان و اصیل زادگان فارس بود، زمانى که حجاج بن یوسف بر عراق حکم مى‏راند، از جانب وى مأمور خراج فارس شد، اما در کار اموال، ناروایى کرد و حجاج او را چندان شکنجه داد تا دستش مقفع (ناقص و ترنجیده) گشت. کلمه «مقفع» لقبى براى داذویه شد و فرزندش روزبه، ابن مقفع خوانده شد. پدر او یعنی دادویه از مردم شهر گور (فیروزآباد) پارس بود که در شهر بصره نشیمن گزیده بود. 


عقاید ابن مقفع :

 پوردادویه نخستین کس از خاندان خود بود که مسلمان شد و پس از آن توانست پیشهٔ دبیری امور کرمان را برای استاندار پارس و کرمان یعنی عیسی بن علی، عموی منصور خلیفه عباسی بر عهده گیرد. ابن مقفع سرانجام به دستور ابوجعفر المنصور ، خلیفه عباسی، در سن ۳۶ سالگی به اتهام زندقه بودن در بغداد کشته شد. بعضی ادعا می‌کنند که ابن مقفع فقط ظاهراً مسلمان شده بوده‌است و یکی از دلایلی که برای داشتن گرایش زرتشتی از سوی او می‌آورند این است که می‌گویند روزی که روزبه از برابر یک آتشکده می‌گذشت این شعر را خوانده‌است: ای خانهٔ دلدار که از بیم بداندیش روی از تو همی تافته و دل بتو دارم رو تافتنم را منگر زانکه به هر حال جان بهر تو می‌بازم و منزل بتو دارم بعضی نیز ادعا می‌کنند که عقاید زندیقی داشته‌است. از مهدی خلیفه نقل است (به مضمون) که «کتابی در زندقه ندیدم که با ابن مقفع ارتباطی نداشته باشد».

@waadab2

آثار و فعالیت ها ی ابن مقفع :☀️☀️☀️☀️

روزبه کتاب‌های زیادی از پارسی میانه به عربی برگرداند. از میان کتابهایی که روزبه ترجمه کرد می‌توان از کلیله و دمنه، تاجنامه انوشیروان، آیین‌نامه ، سخنوری بزرگ (الأدب الکبیر) و سخنوری خُرد (الأدب الصغیر) نام برد. نثر عربی ابن مقفع بسیار شیوا بوده و نثر وی سرمشق سخندانان و نویسندگان عربی‌نوِیس و عربی زبان بوده‌است. ترجمه‌های او از بهترین آثار ادبی و اخلاقی زبان عربی شمرده می‌شوند. روزبه نخستین کسی است که رسماً آثاری به نثر عربی نوشت[نیازمند منبع]. آثار وی در بعضی دانشگاه‌های جهان، از جمله دانشگاه‌های کشورهای عرب مانند دانشگاه قاهره، به عنوان نمونه‌های خوب و شیوایی از نثر عربی بررسی می‌شوند. آثار وى عبارتند از: کلیلة و دمنه، الأدب الکبیر، الأدب الصغیر و المنطق,سیرالملوک (ترجمه عربی خداینامه) , نامهٔ تنسر,عجائب سجستان (ترجمهٔ ریکیهای سگستان) که عمدتا از فارسی میانه به عربی ترجمه کرده است.


سیماى فرهنگى ابن مقفع 

سیماى فرهنگى ابن مقفع با همه آوازه‏مندى، در هاله‏اى از ابهام است. ظاهرا نمى‏توان گفت او مسلمان نبوده، اما از دیگر سوى نیز نمى‏توان چهره دین ورزى مصمّم از وى به نمایش گذاشت. به هر روى، از مکارم اخلاق خالى نبوده است. انسان دوستى، اخلاق، آداب دانى، خوش زبانى و زیبارویى همه در زندگى کاملا مرفه او جمع آمده بود. ابن مقفع مردى آزاده و آزاده اندیش بود. فضایل اخلاقى و ارزشهاى شخصى او در حدى بوده که کار پژوهشگران را دشوار ساخته است و باعث شده آنان درباره وى به اختلاف دچار گشته و او را در دو قطب متضاد، دین‏دارى کامل و الحاد مطلق جاى دهند. براى زندگى اخلاقى او و وقار و احتشام عباداتش آنچنان است که محققاً مسلمان به دشوارى مى‏تواند وى را از دین خویش خارج بداند. با این همه تهى بودن آثار او از دفاع مستقیم از اسلام و شریعت، شوخ چشمى‏هاى گاه به گاه او و به خصوص هم نشینى با متهمان به زندقه، باعث مى‏شود که گروهى دیگر به زندقه او حکم کنند. شاید پس از ترجمانى و زباندانى و ادبیّت، بحث انگیزترین موضوع پیرامون ابن مقفع، طرح «زندقه» در مورد اوست. وى همچنین از بزرگترین راهبران «نهضت ترجمانى» در سده‏هاى نخستین اسلامى است و از این حیث تأثیرى ژرف و بى‏مانند بر تمدن مسلمانان نهاده است.


  • ادبیات متوسظه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی